۱۳۹۴ اسفند ۴, سه‌شنبه

نامه سرگشاده عثمان اسماعیلی خطاب به افکار عمومی جامعه ایران



اینجانب عثمان اسماعیلی متولد ۱۳۴۱ هستم و از سن ۱۰ سالگی در روستا به چوپانی ونوکری اربابان روستا مشغول بکار بودم. چون ما خوش نشین بودیم دارای حتی یک وجب زمین کشاورزی هم نبودیم از نداری و ناچاری به شهر مهاجرت کردیم و بعد از مهاجرت از روستا به شهر وارد بازار کار شدم و به کار ساختمانی مشغول شدم و دوش به دوش هم طبقه های خود در ساختمان سازی کشور کار کردم و آگاهی طبقاتی را در میادین کار؛ و درد و رنج هایی که هم طبقه هایم می‌کشیدند به دست آوردم و تصمیم به مبارزه طبقاتی گرفتم.

 در سن ۱۹ سالگی مبارزه را شروع کردم. من کارگر که ۵۳ سال دارم هنوز مشغول به کارگری می باشم و دارای ۶ فرزند تحصیل کرده بیکار هستم که همگی لیسانس و فوق لیسانس هستند و نیز از هیچ بیمه و مزایایی برخوردار نمي‌باشم. 

آقای رئیس اطلاعات شهرستان سقز؛
 من حاضرم در یک مناظره تلویزیونی رو به جنبش کارگری دیان و هزاران قرارداد سفید امضاء از یک ماهه تا یک ساله والی آخر ارائه دهم. جناب آقای رئیس اطلاعات ای کاش خودتان بشخصه از میادین کارگری شهر بازدید می کردید و درد و رنج ها را از خود کارگران می شنیدید که کارگران ساختمانی در طول سال فقط ۴ ماه کار می کنند و بقیه ماه به علت سرما بیکارند. در جایی از دادنامه که به من ابلاغ شده و در آن محکوم به یک سال حکم تعزیری شده ام درج شده که گویا شما، من(عثمان اسماعیلی) را دعوت به [برگزاری] مراسم روز جهانی کارگر کرده اید و من درخواست شما را رد کرده ام. بله مراسم روز جهانی کارگر مربوط به جنبش کارگری است و در جایی که کارفرما و سرمایه دار نقش داشته باشد شرکت نمی کنم، اما باید کارگرانی که صاحب تولیداند و در آبادانی شهر نقش دارند، باید آنها بیایند و سخن بگویند نه پیمانکاران بزرگ تا کوچک که کارگران را استثمار می کنند و نه آنهایی که به بهانه و اسم اشتغال زایی برای طبقه کارگر وام دریافت میکنند، برای ۹ ساعات کار و با حقوق ۷۰۰ هزار تومان که ۱ ماه پرداخت میکنند و ۴ ماه بعد نمی‌دهند آن هم با این تورم امروزی که زندگی را بر کام طبقه کارگر تلخ کرده است. آقای رئیس اطلاعات که خود را مبارز می نمایید چرا با این جانیان سرمایه داران مبارزه نمی کنید که دسترنج طبقه کارگر را به جیب میزنند من به این حکم ناعادلانه خود اعتراض دارم و نباید هیچ انسانی بخاطر اعتقاد؛ رنگ؛ پوست نژاد محاکمه یا زندانی شود و در دادنامه من را متهم به همکاری با رسانه های بیگانه کردید. رسانه از نظر من نباید هیچ مرزی داشته باشد، رسانه باید هر گزارش و خبری را در اختیار جامعه قرار دهد. آیا طبقه کارگر با این دسترنج های فروانی که دارد شایستگی آن را ندارد که رسانه مستقل کارگری داشته باشد تا از درد ورنج های کارگران دفاع کند، ما در صورتی زندان می رویم که نسل بعدی بخاطر عقیده و باوری که دارند زندان و اعدام نشوند.

بازی پورتوریکو

    این یکی از بازی های مورد علاقه‌ی من و همسرم است. هر دو در آن مدعی هستیم، بر سر آن دعواها کرده‌ایم و هر کدام از ما برای پیروزی در این ب...